به گزارش هفت چشمه به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ سخنراني رهبر معظّم انقلاب در سالروز قيام تاريخي مردم قم در ۱۹ دي ۱۳۵۶، لحظاتي قبل آغاز شد.
سخنراني حضرت آيت‌الله خامنه‌اي که بدون حضور جمعيت و بهصورت تلويزيوني ايراد مي‌شود از شبکه‌هاي يک و خبر سيما و راديو ايران در حال پخش است.
محورهاي بيانات رهبر معظم انقلاب به شرح زير است:
سختي‌هاي ناشي از وضعيت کرونايي گذراست
- سلام به مردم قم و حوزه عظيم‌الشأن علميه قم؛ از مشاهده چهره‌هاي منوّر برادران عزيز قمي محروم هستم. ولي اين هم يکي از اَشکال زندگي است. از فراز و نشيب‌هاست. زندگي از اين کوچه پس‌کوچه‌‌ها زياد دارد. ان‌شاءالله اين هم مثل همه حوادث تلخ و شيرين خواهد گذشت و مسير زندگي در جاده آسفالته قرار خواهد گرفت.
- چند جمله درباره ۱۹ دي و چند کلمه هم درباره مسائل روز عرض مي‌کنم که در افکار عمومي مطرح است.
بزرگداشت حاج قاسم روح تازه‌اي در کالبد کشور دميد
- قبل از آن از مردم عزيزمان سپاسگزاري مي‌کنم به‌خاطر حرکت حماسه‌گونه‌اي که در سالگرد شهيد عزيزمان سليماني به‌وجود آوردند. اين حرکات روح تازه‌اي به کالبد کشور دميد. با هيچ بخشنامه و دستوري امکان نداشت چنين حرکتي ايجاد شود. اين حرکت ناشي از عواطف و بصيرت و انگيزه‌هاي درست مردم بود.
- همچنين تجمع بزرگ و شگفت‌انگيزي که در بغداد و در برخي شهرهاي ديگر عراق براي تکريم شهيد ابومهدي فرمانده برجسته عراقي و شهيد سليماني مهمان مردم عزيزان عراق، از برادران عزيزي که در اينجا و عراق شرکت کردند تشکر مي‌کنم.
- ياد همراهان شهيد سليماني؛ شهيد پورجعفري، مظفري نيا، شهييد طارمي و زمانيان که جزء شهداي عالي‌قدر هستند و نيز همراهان شهيد ابومهدي را گرامي مي‌دارم.
تذکراتي درباره سقوط هواپيما به مسئولان داده شده است
- ياد شهداي کرمان و نيز حادثه تلخ هواپيما در تهران که حقيقتاً حادثه تلخ و ناگواري بود را گرامي مي‌دارم. حادثه هواپيما مسئولين کشور را هم داغدار کرد و اميدواريم خداي متعال چه شهداي کرمان چه تهران را مشمول لطف و رحمت خودش قرار دهد و به خانواده‌هاي آن‌ها آرامش و تسلي دهد. البته وظايفي را هم مسئولان دارند که به آن‌ها تذکر داده شده.
ميراث ارزشمند آيت‌الله مصباح و شهيد فخريزاده بايد با قوّت ادامه يابد
-ياد شهيد فخريزاده را گرامي مي‌دارم که شهيد برجسته‌اي بود.
- دو چهره بزرگ علمي را از دست داديم؛ يکي شهيد فخريزاده يکي هم جناي آقاي مصباح که از هر دو ميراث ارزشمندي در دستگاه تحت نظرشان باقي مانده که بايد به قوت ادامه پيدا کند.
- لازم است از ياد حماسه ۱۹ دي حراست کنيم. بايد از محتوا و مضمون حماسه ۱۹ دي بايد نگهباني کنيم؛ يعني هم حراست از خود حادثه به‌معناي زنده‌نگهداشتن آن بر ما واجب است هم حراست از مضمون و محتواي اين حماسه بزرگ. علتش را عرض مي‌کنم.
بايد از ياد ۱۹ دي و محتواي آن حراست کنيم
- اين که از خود آن حماسه بايد حراست کنيم براي اين است که اين يکي از نقطه‌هاي اوج حيات ملت ما بود. ملت‌ها نقاط اوج و حضيض دارند؛ نقاط اوج آن‌هايي هستند که زنده بودن و پاي کار بودن و با عزم بودن و بصيرت يک ملت را نشان مي‌دهد؛ ۱۹ دي اينچنين بود. اين زنده نگه داشتن هم به آيندگان روحيه مي‌دهد هم مايه افتخار ملي است و در تاريخ ثبت مي‌شود. اين نقاط اوج و راه آيندگان را روشن مي‌کند.
- بنابراين خود اين حادثه نبايد کهنه شود همانطور که تاکنون زنده و پرنشاط باقي مانده است.
- نگهباني از محتواي اين حادثه يعني اينکه هر حادثه معنا و مضموني دارد. مضمون اين حادثه چه بود؟ چرا بايد از اين مضمون حراست کنيم؟ چون راويان خائن و تحليلگران مغرض سعي مي‌کنند محتواي اين حوادث را به سود خودشان و دشمنان روايت کنند. در گذشته داشته‌ايم که راوي مغرض طوري حادثه را روايت مي‌کند که مضمون عکس به ذهن متبادر شود. امروز هم که با اين امکانات وسيع ارتباطي اين امکان در اختيار قدرت‌هاي مغرض و دست‌هاي خائن وجود دارد که حوادث را تغيير بدهد و محتواي آن را عوض کنند و تفسير غلط کنند و افکار عمومي را منحرف کنند.
- امروز يکي از کارهاي مهم دستگاه‌هاي جاسوسي همين است. حوادث دنيا را رصد مي‌کنند و بعد از قلم ديگران با مقاله و تحليل اشخاص معتبر و معروف با پول و تهديد و تطميع آنچه را که مورد نظرشان هست در تفسير يک حادثه به زبان اين گويندگان منعکس مي‌کنند.
سازمان سيا چگونه وقايع را تحريف مي‌کند؟
- اخيراً کتابي را مطالعه کردم که يک آمريکايي گردآوري کرده است؛ اين کتاب درباره تسلّط سازمان جاسوسي سيا بر مطبوعات و مجلات عمده دنياست. شرح مي‌دهد که چگونه سازمان سيا در مقالات و تحليل‌هاي نويسندگان معروف و معتبر چگونه دخالت کرده‌اند و تفسير خودشان را به‌جاي تفسير واقعي به افکار عمومي القا کرده‌اند. نه فقط در مطبوعات آمريکا بلکه در اروپا و از فرانسه اسم مي‌برد که در فلان مجله اين کارها را کردند. سازمان سيا تحليل انحرافي خود از مسائل و حوادث را به افکار عمومي منتقل مي‌کند و آن‌ها را گمراه مي‌کند و اين خطري است که هميشه وجود دارد.
- خب درباره ۱۹دي مراقب باشيم چنين اتفاقي رخ ندهد. مضمون حرکت ۱۹ دي قم که مردم و حوزه مشترکاً آن حرکت عظيم را رخ دادند چه بود؟
- اگر قضيه قم در همان شهر تمام مي‌شد، اين را ممکن بود انسان حمل کند بر يک حرکت عاطفي و زودگذر و بگويند قيامي کردند و سرکوب شد و تمام. لکن اينطور نبود و حادثه قم در قم تمام نشد؛ از قم سرايت کرد به تبريز، يزد،کرمان، شيراز، مشهد و تهران و به‌تدريج به يک قيام عمومي منتهي شد. شروع کننده، قمي‌ها بودند اما در قم خاتمه نيافت و اين حادثه در ظرف چهار پنج ماه به قيام سراسري تبديل شد حتي در روستاها، همه قيام کردند.
- بعد هم بر اساس اين قيام يک انقلاب عظيم مردمي و کم‌نظير در تاريخ و شايد از جهاتي بي‌نظير بر اساس اين قيام به‌وقوع پيوست. با اين نگاه ديگر نمي‌شود آن حرکت مردم قم را به يک هيجان خلاصه کرد؛ نه اين معناي عميق‌تري دارد که عبارت است از خشم و شدت اعتراض مردم به رژيم فاسد، ديکتاتور، ضد دين، اشرافي و طبقاتي پهلوي.
- خشم مردم در طول زمان متراکم شده بود و يک پشتوانه فکري هم درس‌ها و سخنراني و بيانيه‌هاي امام که از قم و نجف منتشر مي‌شد پيدا کرده بود و اين حرکت عظيم و خشم مردم، متکي به آن پشتوانه فکري که امام دائماً القا مي‌کرد و در سراسر کشور منعکس مي‌شد توانست اين قيام عظيم را بوجود آورد.
۲ نکته تعيين کننده در قيام ملّت ايران
- دو نکته تعيين کنده است؛ يک اينکه رهبر اين حرکت عمومي يک مرجع تقليد و يک روحاني بزرگ و يک شخصيت برجسته مبلّغ و مروج مباني ديني، از روز اول مبارزه هم اين رهبر بزرگ مردم را به دين دعوت مي‌کرد. از سال ۴۱ دعوت امام متکي به مباني ديني بود و اگر اعتراض مي‌کرد و پيشنهاد مي‌کرد، همه به مباني ديني متکي بود. پس حرکت مردم اساساً حرکتي ديني بود. چون با رهبري امام بود و ايشان يک مرجع تقليد و روحاني برجسته بود و کار امام از ابتدا متکي به مباني ديني بود. اين بسيار مهم است.
- نکته دوم اينکه تقريباً يک هفته قبل از قيام قم، رئيس‌جمهور آمريکا که کارتر بود در تهران حمايت صددرصد خود را از رژيم پهلوي و محمدرضا اعلام کرد. نطقي را براي او تنظيم کرده بودند و در جيب او گذاشته بودند که بعداً همراهانش آن را افشا کردند و خودش به تمجيد از رژيم پهلوي پرداخت.
- بنابراين حرکت قم حرکت ضدآمريکايي و ضداستکباري بود و حرکتي ضد قدرت‌هاي خبيثي بود که به خاطر منافع خودشان از رژيم ديکتاتور و فاسد و ضد دين پهلوي حمايت مي‌کردند.
عجيب آنکه قبله عده‌اي هنوز آمريکاست
- بايد حرکت مردم در ۱۹ دي را اولين ضربه «تبرِ ابراهيمي» بر پيکره «بت بزرگ» به‌حساب آورد. اين اولين تبري بود که توسط مردم قم به بت بزرگ آمريکا وارد شد. اين حرکت ادامه داشت و امروز وضع و حال بت بزرگ را مي‌بينيد. اين از نظام انتخابات‌شان، اين وضعيت حقوق بشرشان است که چندساعت يا حداقل چند روز يکبار يک سياه پوست را بدون جرم مي‌کشند. اين ارزش‌هاي آمريکايي است که امروز مايه مسخره آن‌هاست. اين هم اقتصاد فلج‌شان.
- عجيب‌تر اين است که قبله عده‌اي هنوز آمريکاست.
- علت قيام مردم قم هم فقط حضور رئيس‌جمهور آمريکا نبود. اين سر باز کردن خشم دروني ملت بود وگرنه ۲۵ سال بود آمريکا انواع فشار را بر مردم وارد مي‌کرد و به‌وسيله رژيم مستبد و فاسد پهلوي ايران را پايگاه اصلي خودش قرار داده بود و نتيجه آن هم براي مردم ما پيشرفت نبود، بلکه فقر اقتصادي، فقر علمي، فساد و بي‌بندوباري فرهنگي بود.
- حالا عده‌اي خيال مي‌کنند اگر با آمريکا آشتي کرديم و رفيق شديم کشور بهشت برين خواهد شد؛ نه ببيند کشورهايي که قربان صدقه آمريکا مي‌روند وضع‌شان چطور است.
تفاوت آمريکا با ديگر کشورها براي مردم ايران
- آمريکا بعد از حوادث ۱۹ دي و انقلاب باز هم دست از توطئه برنداشته است. اينکه برخي مي‌پرسند فرق آمريکا با فلان کشور اروپايي چيست در همين است؛ آن‌ها چون سال‌ها در اين کشور جا خوش کرده بودند، دائماً در فکر بازگشت به آن وضعيت هستند. برخي از دولت‌هاي خائن منطقه هم البته به او کمک مي‌کنند.
- آمريکا منافع خودش را در بي‌ثباتي اين منطقه مي‌داند. مگر وقتي که به‌طور کامل خودش را مسلط بر منطقه کند. تا قبل از آن، نفع آمريکايي‌ها در بي‌ثباتي منطقه است.
- يک کارشناس معروف انديشکده آمريکايي که خيلي‌ها او را مي‌شناسند صريحاً اين حرف را زد،گفت ما خواهان ثبات در ايران و عراق و سوريه و لبنان نيستيم. ما مايل به ثبات در اين کشورها نيستيم. او مي‌گويد «مسئله اصلي لزوم يا عدم لزوم بي‌ثباتي در اين کشورها نيست». منظور او اين است که اين موضوع محرز است که بايد بي‌ثباتي ايجاد شود، بلکه موضوع، چگونگي ايجاد بي‌ثباتي است. در جايي با داعش يک وقت هم با فتنه ۸۸ و گاهي هم با کارهايي که مي‌بينيد در منطقه انجام مي‌دهند.
- بعد يک ياوه‌گوي آمريکايي مي‌گويد ايران موجب بي‌ثباتي منطقه است، نه ما مقابل بي‌ثباتي ايستاده‌ايم. در سال ۸۸ آمريکا مي‌خواست ايران را بي‌ثبات کند همان کاري که در ۹۹ سر خودشان آمد. اينکه رفتند اعضاي کنگره را از دالان‌هاي مخفي فراري دادند همين کار را مي‌خواستند در ايران انجام دهند و جنگ داخلي راه بياندازند که خداي متعال آن‌ها را موفق نکرد. بعد خداي متعال اين بلا را بر سر خودشان آورد.
- وقتي مسير انقلاب را از ۱۹ دي تا امروز نگاه مي‌کنيم ده‌ها يا شايد صدها برابر حداقل ده‌ها برابر کشور ما قوام و عمق و پختگي پيدا کرده و تجربه به‌دست آورده است. آن روز مجهز نبوديم، امروز خيلي مجهز هستيم؛ از لحاظ سياسي، نظامي و...
- بر خيلي از موانع غلبه کرده‌ايم و هدف نهايي هم ايجاد تمدن نوين اسلامي است. ممکن است يک نسل به اين هدف نرسد اما اين حرکت ادامه پيدا خواهد کرد تا به آن هدف برسيم. بايد غلبه کنيم بر خباثت‌هايي که عليه کشور بوجود مي‌آورند. بنابراين مواضع ما در برابر آمريکا ناشي از اين فلسفه است.
وظيفه غربي‌ها رفع همه تحريم‌ها عليه ايران است
- امّا درباره مسائل روز؛ يکي از مسائل پرتکرار در چالش بين جمهوري اسلامي و جبهه استکبار به سرکردگي آمريکا يکي مسئله تحريم است، يکي حضور منطقه‌اي ايران، يکي هم توان دفاعي ايران و قدرت موشکي ماست. اين‌ها را دائم مي‌گويند و يک نِقي مي‌زنند و اين طرف هم جوابي مي‌دهد. البته مسئولين داخلي ما جواب استکبار را در هر سه مسئله داده‌اند. هم اينکه شعارهاي مردمي ما جواب آن‌ها را داده ولي من سخن قطعي و پاياني را عرض مي‌کنم.
- درباره تحريم‌ها؛ جبهه غرب مؤظف هستند اين حرکت خباثت‌آميز يعني تحريم را خاتمه دهند و فوراً متوقف کنند. اين وظيفه آن‌هاست. بايد همه تحريم‌ها را بردارند.
- بارها گفته‌ام باز هم تکرار مي‌کنم؛ آن‌ها بايد تحريم را بردارند امّا ما بايد طوري اقتصاد را تنظيم کنيم که با وجود تحريم باز کشور را به بهترين نحو اداره کنيم. البته تحريم به تدريج دارد بي‌اثر هم مي‌شود، امّا گيرم که باقي بماند، ما بايد اقتصاد را طوري برنامه‌ريزي کنيم که با رفتن و آمدن تحريم و بازيگري دشمن در امر اقتصاد کشور دچار مشکل نشويم. اين را صاحبنظران اقتصادي مي‌گويند که اين کار ممکن است؛ ظرفيت‌هاي داخلي زياد است و ما اين را بهصورت سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي ابلاغ کرده‌ايم. مسئله تحريم بنابراين اين است؛ اينکه فلان کار را بکنيد و نکنيد اين بيخود است. تحريم بايد برداشته شود.
حضور منطقه‌اي ما قطعي است و باعث تقويت دوستان ايران مي‌شود
- درباره حضور منطقه‌اي ما، نظام ما موظف است طوري رفتار کند که دوستانش در منطقه تقويت شود. اين وظيفه ماست. حضور ما به‌معناي تقويت دوستان‌مان است. نبايد کاري کنيم که وفاداران به جمهوري اسلامي در منطقه تضعيف شوند. حضور ما ثبات‌آفرين است و اين در مسئله داعش و امثال آن ثابت شده است. بنابراين حضور منطقه‌اي قطعي است و وجود خواهد داشت.
- امّا درباره قدرت دفاعي؛ نظام جمهوري اسلامي حق ندارد وضع دفاعي را طوري قرار دهد که آدم بي‌عرضه‌اي مثل صدام بيايد شهرهاي ما را بمباران کند و هواپيماي ميگ ۲۵ او بيايد در آسمان تهران و ما کاري نتوانيم بکنيم. اروپايي‌ها موشک‌هايي به او داده بودند که از بغداد به تهران مي‌رسيد.
ما حق نداريم کشور خود را بي‌دفاع بگذاريم
- امروز قدرت دفاعي ما طوري است که دشمنان ما در محاسبات ناگزيرند توانايي‌هاي ايران را به‌حساب بياورند. وقتي موشک ما مي‌تواند پرنده متجاوز آمريکايي را که روي آسمان ما آمده ساقط کند و وقتي که موشک‌هاي ايران مي‌توانند پايگاه عين‌الاسد را آنطور در هم بکوبند دشمن مجبور است در تصميم‌هاي نظامي خودش روي اين توانايي‌هاي ايران حساب کند. ما نبايد کشور را بي‌دفاع بگذاريم. نبايد کاري کنيم که دشمن جرأت کند و ما نتوانيم کاري در مقابل او انجام دهيم.
- موضوعي که زياد تکرار مي‌شود، مسئله برجام است و تعهدات جمهوري اسلامي که جمهوري اسلامي برخي تعهدات را کنار گذاشت و اخيراً هم بعد از مصوبه مجلس غني‌سازي ۲۰ درصد از سر گرفته شد.
اصراري به بازگشت آمريکا به برجام نداريم؛ مسئله ما رفع تحريم‌هاست
- نکته اول اين است که بحث مي‌کنند آمريکا برگردد به برجام؛ ما هيچ اصرار و عجله‌اي نداريم که آمريکا به برجام برگردد. مسئله ما اصلاً اين نيست. مطالبه عقلاني ما رفع تحريم‌هاست. اين حقِ غصب‌شده مردم ايران است. وظيفه دارند چه آمريکا و چه اروپا که آويزان آمريکا هستند اين کار را بکنند. اگر تحريم‌ها برداشته شد، بازگشت آمريکا به برجام معنا خواهد داشت. البته مسئله خسارت‌ها هست که در مرحله بعد مطالبه خواهد شد. امّا اگر تحريم‌ها برداشته نشود ممکن است بازگشت آن‌ها به برجام به ضرر ما هم باشد.
- بنده به مسئولين هم در قوه مجريه و هم در قوه مقننه گفته‌ام که در اين زمينه ها با دقت و رعايت کامل ضوابط پيش بروند و عمل کنند.
از ابتداي برجام بايد تعهد در مقابل تعهد انجام مي‌شد که نشد
- مطلب دوم اين است که تصميم مجلس و دولت در باب لغو تعهدات برجامي تصميم درست و کاملاً منطقي و عقلايي و قابل قبولي است. وقتي طرف مقابل به هيچ کدام از تعهدات خود عمل نمي‌کند معني ندارد جمهوري اسلامي به همه تعهدات خود عمل کند. لذا از مدت‌ها پيش برخي تعهدات را لغو کردند و اخيراً هم تعهدات ديگري را کنار گذاشتند. البته چنانچه آن‌ها به تعهدات خود برگردند ما هم برمي‌گرديم. از ابتداي برجام هم گفتم کارهاي ما و تعهدات ما بايد متناظر با اقدامات آن‌ها باشد. از ابتدا که انجام نگرفت ولي حالا بايد بشود.
- شنيدم که سوال مي‌شود بنده در يک برنامه تلويزيوني يک بار گفته‌ام دولت جوان حزب‌اللهي بايد سر کار بيايد يک بار هم گفته‌ام به صلاح نيست از مجربين استفاده نشود و اين دو با هم جمع نمي‌شود. بايد گفت که اين‌ها با هم مي‌سازد و منافاتي با هم ندارد.
استفاده از جوانان به اين معنا نيست که کارکشته‌ها را کنار بگذاريم
- من اعتقاد راسخ به نيروي جوان دارم و از قديم اين اعتقاد را داشته‌ام. معنايش اين است که در برخي مديريت‌هاي مهم کشور از اين‌ها استفاده شود. ثانياً از حوصله و نشاط و ابتکارات جوانان استقبال شود. گاهي جواني به همه جا مراجعه مي‌کند و به ابتکار او توجه نمي‌کنند و به ما رجوع مي‌کند. وقتي به کارشناسان نشان مي‌دهيم مي‌گويند درست است اين کار مي‌شود انجام بگيرد.
- بنابراين هم مسئله مديريت‌هاست هم استفاده از ابتکارات و فکر جوان‌ها. منتها اينکه مي‌گوييم در مديريت‌ها از اين‌ها استفاده شود به اين معنا نيست که نسل قبلي را به‌کلي بشوريم و کنار بگذاريم. بر حسب نياز؛ يک جا مديريت جوان يکجا هم مديريت کارکشته.
- امام در اول انقلاب يک جا امام جمعه ۴۰ ساله منصوب کردند که حقير بودم، اما در کرمانشاه هم امام جمعه ۸۰ ساله منصوب کردند.
- درباره دولت جوان حزب‌اللهي بنده بعداً و در نزديک انتخابات حرف‌هايي خواهم گفت.
اين را هم بايد توجه داشت که برخي افراد ميان‌سال مثل جوان‌ها هستند. شهيد سليماني ۶۰ سال سن داشت امّا مثل جوان‌ها همه جا حرکت مي‌کرد و از هيچ چيز نمي‌ترسيد. چيزي که بنده مي‌دانم خيلي بيشتر از اين‌هاست. گاهي در يک کشوري آن‌قدر تلاش مي‌کرد که آدم از خواندن گزارش‌هاي مربوط به آن اقدامات خسته مي‌شد.
واکسن ايراني مايه افتخار است
- موضوع آخر هم کروناست. اولاً واکسني که براي کرونا آماده شد مايه افتخار است؛ اين را انکار نکنند. اين مايه عزّت است. در موردي به آزمايش انساني رسيد و موفق بود ،سعي نکنند اين را انکار کنند.
- برخي همه توانمندي‌ها را انکار مي‌کنند؛ وقتي اين سانتريفيوژها را درست کردند چند نفر از بزرگان علمي نامه نوشتند که مبادا گول اين‌ها را نخوريد نمي‌توانند اين کار را بکنند. ولي ديديد که به کجا رسيد. عين همين اتفاق درباره سلول‌هاي بنيادي رخ داد. وقتي اين کار بزرگ را انجام دادند عده‌اي پيغام مي‌دادند که خيلي اين‌ها را باور نکنيد. برخي به خود من گفتند خيلي قابل قبول نيست. امّا ما باور کرديم و ده برابر هم پيشرفت کرديم. الان هم واکسن ايراني کرونا تست انساني شده است و ان‌شاءالله کامل‌تر خواهد شد و تا الان موفق بوده و بعد از اين هم موفق خواهد بود ان‌شاءالله. من از وزارت بهداشت و همه دست‌اندرکاران توليد اين واکسن تشکر مي‌کنم.
ورود واکسن آمريکايي و انگليسي ممنوع است
- ورود واکسن آمريکايي و انگليسي ممنوع است. اگر آمريکايي‌ها توانسته بودند واکسن توليد کنند اين افتضاح در کشور خودشان به بار نمي‌آمد.
- من واقعاً به اين‌ها اعتماد هم ندارم. گاهي مي‌خواهند واکسن را روي ملت‌هاي ديگر امتحان کنند. به فرانسه هم خوشبين نيستيم چون سابقه خون‌هاي آلوده را دارند. امّا اگر از جايي ديگر که مطمئن باشد بخواهد وارد کنند اشکالي ندارد.
- مراقبت‌هاي کرونايي بايد رعايت شود. مقداري تلفات کم شده که اين هم زياد است. مردم خيال نکنند ديگر تمام شد. مسئولين هم وظايف خودشان را دنبال کنند. نکته چهارم در باب کرونا اينکه برخي از افراد تجربه‌هاي خوبي در اين زمينه انجام داده‌اند. دارويي درست کرده‌اند و جايي امتحان کرده‌اند و تصديق شده که موثر است. با اين‌ها مخالفت نشود. نه اينکه هر ادعايي را قبول کنند امّا همان کارهايي که تأييد شده را حمايت کنند.
- حرف پاياني به مردم عزيز اينکه روز گذشته ملت ايران در سايه اتحاد و عزم راسخ و در سايه دين‌داري و حضور بهنگام و در سايه مجاهدت توانست اين انقلاب عظيم را انجام دهد و اين کار بزرگ که مسير تاريخ بشر را عوض کرد انجام داد. امروز همان ملت با همان توانايي‌ها، با تجربه‌هاي بيشتر و با امکانات چندين برابر حضور دارد و مي‌تواند بر همه موانع فائق آيد. هم در مسائل توليد و هم ارزش پول و هم مسائل فرهنگي و سياسي و نظامي اين ملت مي‌تواند موفق شود.
انتهاي پيام/